تو با این میهن ویران چه کردی
تو با سرو و سپیداران سرسبز
تبر بر کف که در ایران چه کردی
مهدی یعقوبی(هیچ)
تا فکر شما که در غل و زنجیر است - آزادی دست و پایتان تزویر است - برخیز و غبار روح خود را بتکان - اندیشه نو شدن همان تغییر است
تو با این میهن ویران چه کردی
تو با سرو و سپیداران سرسبز
تبر بر کف که در ایران چه کردی
مهدی یعقوبی(هیچ)
تو خورشیدی شب تاریک و سردم
دلم رو خونه عشق تو کردم
پر از عطر نفس هاتم گل من
مث پروانه هی دورت بگردم
مهدی یعقوبی(هیچ)
غریبی بی نشانم هیچ هیچ هیچ
نه جایی آشیانم هیچ هیچ هیچ
من هیچم هیچ هیچم هیچ هیچ هیچ
به بند تن که جانم هیچ هیچ هیچ
مهدی یعقوبی(هیچ)
ز ساحل دل به توفان میزنم من
خروش خشم از جان میزنم
درفش آذرخشان در کف دست
دل شب سر به عصیان میزنم من
مهدی یعقوبی(هیچ)
به روزی گل که در گلدان برقصد
کویر خشک در باران برقصد
شراب سرخ در کف پای کوبان
به روی گورتان ایران برقصد
مهدی یعقوبی(هیچ)
من عاشق پیشه ای زیبا پرستم
به رویاهای رنگین دل که بستم
به دریاهای بی ساحل شب و روز
درون قایقی سرگشته هستم
مهدی یعقوبی(هیچ)
به رویاها که دیدن روی ماهت
فرو رفتن که در بحر نگاهت
مرا حال آورد حال آورد حال
شراب ناب چشمان سیاهت
مهدی یعقوبی(هیچ)
طنین مهربانی در کلامم
شراب سرخ میریزی به جامم
تویی یا من که در ژرفای جانم
خدا را من نمی دانم کدامم
مهدی یعقوبی(هیچ)
جهان مثل سرابی بود و بگذشت
گمان و وهم و خوابی بود و بگذشت
دو روز زندگی چون سرعت نور
حباب روی آبی بود و بگذشت
مهدی یعقوبی(هیچ)
به خوابم نغمه بال پرستوست
طنین جویباران رد آهوست
دوبیتی های من همرنگ دریا
پر زرین صبح و عطر شب بوست
مهدی یعقوبی(هیچ)
به لبخندی مرا مبهوت کردی
نگاهم را پر از یاقوت کردی
سکوت کوچه باغی راز آلود
که شیدایم به عطر و بوت کردی
مهدی یعقوبی(هیچ)
جهان بی خانه و کاشانه گشت
از عشقی جاودان دیوانه گشتم
افقها ناگهان نوری درخشید
دم مرگم که من پروانه گشتم
مهدی یعقوبی(هیچ)
به رگهایم که از عشقت شراب استشبم رنگین که از صدها شهاب است
دلم لبریز از آرامشی ناب
به عصر وحشت و پر التهاب است
مهدی یعقوبی(هیچ)
چرا گشتم چنین من بیقرارت
همه بود و نبودم شد دچارت
قناری می شوم با نغمه عشق
بپیچد هر کجا عطر بهارت
مهدی یعقوبی(هیچ)