Friday, April 23, 2021

به قلبم می تپد هر جا که هستم

 


جهان دلداده ای زیبا پرستم

از عشقی جاودان در سینه مستم

به لبهایم دمادمم در ترنم

به قلبم می تپد هر جا که هستم

مهدی یعقوبی


قناری

 


به مثل رودها در من که جاریست

دلیل روز و شبها بیقراریست

سحرگاهان در اعماق گلویم

فراز شاخه های گل قناریست

مهدی یعقوبی

Thursday, April 15, 2021

لباست را عوض کردی ولیکن

 


کت و شلوار و کفش و عینکت نو

به شرق و غرب عالم در قدم رو

لباست را عوض کردی ولیکن:

درون کله ات اما همان گو

مهدی یعقوبی

در ایوان نامه های پاره پاره

 


شب است و آسمانم بی ستاره

به روی گونه ها اشکم دوباره

صدای رعد و برق و زوزه باد

در ایوان نامه های پاره پاره

مهدی یعقوبی

دوبیتی های من زیبا اگر شد

 


جهانم عطر خوشبوی تو دارد

نشان از چشم و ابروی تو دارد

دوبیتی های من زیبا اگر شد

درخشش از گل روی تو دارد

مهدی یعقوبی


به مثل قوی زیبا

 


 کسی میخواند از عمق ضمیرم

به رفتن ناگهانی ناگزیرم

روم در خلوت دریاچه ای سبز

به مثل قوی زیبا تا بمیرم

مهدی یعقوبی


صدای گریه هایت زیر باران

 


عبور ابرها از کوهساران

سکوت وهمناک بیشه زاران

شبانگاهان به کنج خلوتی سرد

صدای گریه هایت زیر باران

مهدی یعقوبی

Sunday, April 11, 2021

کمان ابرو تبار ترکمن بود

 


کمان ابرو تبار ترکمن بود

زمین و آسمان معبود من بود

جهانم پر شده از عطر و بویش

گلم اسم قشنگش یاسمن بود

مهدی یعقوبی

دو نامحرم که در حال گناهیم

 


من و تو در بر هم دلبخواهیم

دو نامحرم که در حال گناهیم

بطور اتفاقی عاشق هم

به هنگام سفر در یک نگاهیم

مهدی یعقوبی

هزاران حوری ات را من چه جوری

 


خدایا گرچه صد فرسنگ دوری

تو را خواهم ببینم تا حضوری

:به یک زن مانده ام در بستر خود

هزاران حوری ات را من چه جوری

مهدی یعقوبی

شمیم خاطراتت زیر باران

 


شمیم خاطراتت زیر باران

طنین دلنواز جویباران

غزلخوانان تو را چشم انتظارند

قناری های عاشق در بهاران

مهدی یعقوبی

Wednesday, April 7, 2021

شهلا

 


شکوهت ای گل رویا مرا کشت

رخ زیبا و بی همتا مرا کشت

به سنگ قبر من روزی نویسند:

دو چشمانت که ای شهلا مرا کشت

مهدی یعقوبی

شبی از دوری ات بیتاب بودم

 


شبی از دوری ات بیتاب بودم

به زیر چتری از مهتاب بودم

به رویایم شکفتی تا تو دیدم

در آغوشت سحر در خواب بودم

مهدی یعقوبی


Tuesday, April 6, 2021

ندیدم مادری فرزند خود را

 


ندیدم مادری فرزند خود را

بیندازد در آتش ای خدایا

تو اما سنگدل قعر جهنم

بیندازی که او را از چه آیا

مهدی یعقوبی

زدم امشب که من تا خرخره می

 


زدم امشب که من تا خرخره می

به مستی می زنم در کوچه ها نی

پس و پشتم که سگهای حکومت

دوان کف بر دهان هر دم پیاپی

مهدی یعقوبی

Saturday, April 3, 2021

تو مرفینی به خونم

 


خیالت می کند هر دم فسونم

دمادم بی تو در مرز جنونم

دلم آشفته و سر در گریبان

شب وحشت که مرفینی به خونم

مهدی یعقوبی

کلامت در نگاهم شعر ناب است



دو چشمانت که روح انگیز و گیرا

قدمهایت که آهنگین و زیبا

کلامت در نگاهم شعر ناب است

حضورت در کنارم عطر رویا

مهدی یعقوبی

Thursday, April 1, 2021

شرف دارد هر آنکس، بیطرف نیست

 


سراسر میهن ما جز دو صف نیست

شرف دارد هر آنکس، بی طرف نیست

بیا بشکن سکوتت را که ما را

بجز آزادی ایران هدف نیست

مهدی یعقوبی

میان بیشه سبز خیالم


دو چشم منتظر در گوشه راه
دل من می تپد از دوریت آه
میان بیشه سبز خیالم
صدای پای تو آمد که ناگاه

مهدی یعقوبی
 

شدم پروانه ای رنگین به ناگاه

 


به عهد کودکی در کنج خانه

دو چشمم را که بستم با ترانه

شدم پروانه ای رنگین به ناگاه

زدم پر دشت و صحرا جاودانه

مهدی یعقوبی

لبت بوسیدم و لرزیدی از شرم

 


کنار اطلسی ها روی ایوان

نگاهم کردی و گفتم بتو جان

لبت بوسیدم و لرزیدی از شرم

فرو افتاد از دستت که فنجان

مهدی یعقوبی


کسی هرگز نمی آید که از راه

 


هجوم بیکسی، ابر بهاران

وطن خالی که شد از میگساران

کسی هرگز نمی آید که از راه

من اما منتظر در زیر باران

مهدی یعقوبی

کسی از بیکرانها

 


کسی از بیکرانها با تبسم

به جانم میکند نم نم ترنم

دو چشمم را که می بندم به نجوا

میان کهکشانها میشوم گم

مهدی یعقوبی