Thursday, February 23, 2023

شبی نزد خدا با می نشستم

 


شبی نزد خدا با می نشستم
سحر دیدم دو دستت توی دستم
تو میخندیدی و من اشک شادی
به بیداری تو گویی خواب هستم
مهدی یعقوبی(هیچ)

Wednesday, February 22, 2023

زن ایرونی ای شیر به زنجیر

 


خیابون غرق در خونت که کردند

به ضرب و شتم داغونت که کردند

زن ایرونی ای شیر به زنجیر

تجاوز توی زندونت که کردند

مهدی یعقوبی(هیچ)



صدای انقلابه

 


سراسر میهنم در التهابه

زمان غرش و روز حسابه

نمون در کنج خونه سر به زانو

خیابونها صدای انقلابه

مهدی یعقوبی(هیچ)

تو چشمان زنان را کور کردی

 


تو چشمان زنان را کور کردی

به این مردم که ظلم و جور کردی 

به پیشانی که داغ ننگ داری

خودت را تا ابد منفور کردی

مهدی یعقوبی(هیچ)



سرم را میدهم اما که هرگز

 


خروش کاوه ام بر بام افلاک

به راه سرخ آزادی که  بی باک

سرم را میدهم اما که هرگز

نخواهم زد که زانو پیش ضحاک

مهدی یعقوبی(هیچ)

زن ایرانیم

 

زن ایرانیم بیدار و هشیار

به چنگ عده ای ملای خونخوار

بر آنم بگسلم تا بند از بند

که زنجیر نظام مرد سالار

مهدی یعقوبی(هیچ)


Sunday, February 19, 2023

پرستو زیر نور ماه خفته است

 


سکوتی سبز در صحرا نهفته است

پرستو زیر نور ماه خفته است

به دشت خاطراتم یاس و شب بو

به زیر نم نم باران شکفته است

مهدی یعقوبی(هیچ)


خیابانها پر از اجساد اجساد

 


خیابانها پر از اجساد اجساد

به لبها روز و شب فریاد فریاد

در و دیوارها هر سو نوشته است:

که مرگت باد ای جلاد جلاد

مهدی یعقوبی(هیچ)


کسی از قله های نور شبگیر

 


زلال رود با دریا در آمیخت

دلم را حس زیبایی برانگیخت

کسی از  قله های نور شبگیر

به ذرات وجودم عطر میریخت

مهدی یعقوبی(هیچ)


نمی بینم تو را اما که عطرت

 


تو عشقت تا ابد آب و گلم را

و یا حتی خیال باطلم را

نمی بینم تو را اما که عطرت

در و دیوار و آفاق دلم را

مهدی یعقوبی(هیچ)


Wednesday, February 15, 2023

به چشمانت خدا لبخند میزد

 


حجابت را به سر با زور کردند

به دین خود تو را مجبور کردند

به چشمانت خدا لبخند میزد

به شلیکی خیابان کور کردند

مهدی یعقوبی(هیچ)

جهان را گشته ام اما ندیدم

 

نوشته روی در لعنت به آخوند

به هر کوی و گذر لعنت به آخوند

جهان را گشته ام اما ندیدم

به مثلش جانور لعنت به آخوند

مهدی یعقوبی(هیچ)

شب و تاریکی و خاموشی گور

 


شب و تاریکی و خاموشی گور

شکسته در خیابان تار و سنتور

به شیون مادری بر نعش فرزند

گلوی هر قناری زیر ساطور

مهدی یعقوبی(هیچ)



به هنگام اذان کنج قفسها

 


سراسر سرزمینم لاله زاران

دو چشم بیقرارم اشکباران

به هنگام اذان کنج قفسها

صدای هولناک تیرباران

 مهدی یعقوبی(هیچ)


دوباره شاپرکها بر که گشتند

 


درخت سیب سرخم زد جوونه

پر از عطر بهار ایوون خونه

دوباره شاپرکها بر که گشتند

بسوی ارغوان و یاس و پونه

مهدی یعقوبی(هیچ)