Wednesday, April 24, 2019

پیله خاموشی





به رگها خونتان خشکیده گویا
درون سینه تان دل سنگ خارا
دماوند از جنایت ها تکان خورد
شما در پیله خاموشی اما
مهدی یعقوبی
 

Monday, April 22, 2019

تو را در قلب خود احساس ...



کبوترهای وحشی بر سر چاه
دو تا میخک به گلدانی به درگاه
دو دستم را به دستانت گرفتی
تو را در قلب خود احساس ناگاه
مهدی یعقوبی

 

Sunday, April 21, 2019

کسی می فهمد آیا!؟ با شمایم



به کهساران زلال چشمه ساران
شکوه رقص گلها  زیر باران
کسی می فهمد آیا! با شمایم!؟
چه میخواند چکاوک در بهاران
مهدی یعقوبی

 

Saturday, April 20, 2019

چراغ



تویادت گرمی کاشانه ام بود
شراب سرخ در پیمانه ام بود
نگاهت در شب تاریک اندوه
چراغی در دل دیوانه ام بود
مهدی یعقوبی

 

Tuesday, April 16, 2019

چرا چشمی !؟




چرا دلها چنین تاریک و سردند
چرا بیهوده دور خود بگردند
چرا چشمی نمی بیند به جنگل
که آهوهای وحشی بچه کردند
مهدی یعقوبی

 

Monday, April 15, 2019

هنوزم






تو تار و پودمی بود و نبودم
ترنم های مستی در وجودم
هنوزم در دو چشمانم همانی
که من در بار اول دیده بودم
مهدی یعقوبی

Sunday, April 14, 2019

کسی میداند آیا!؟



خروسان در سحرگاهان که خفتند
هنوزم لانه گنجشکان نهفتند
کسی میداند آیا دشت و صحرا
شقایقها و شب بوها شکفتند

مهدی یعقوبی

Saturday, April 13, 2019

چراغی نیمشب در معبر من



چراغی نیمشب در معبر من
وزان عطرت که در دور و بر من
در آوار تگرگ و باد وحشی
پرت در آشیان روی سر من
مهدی یعقوبی

Wednesday, April 3, 2019

سه دوبیتی تازه



اگر سیل بلا در میهن ماست
غم نان چهره مردم که پیداست
وگر تا خرخره زیر خرافات
فقط تنها دلیلش شیخ و ملاست
مهدی یعقوبی