Thursday, October 23, 2025

شما ما را ز دین بیزار کردید

 


هوا آکنده از عطر بهاری

به هر سو عاشقان در بیقراری

بنفشه، یاس، نرگس دسته دسته

به کنجی در قفس محزون قناری

مهدی یعقوبی(هیچ)



دل مردم پر از اندوه و فریاد

نمی بینم کسی را خرم و شاد

فقط خاکستری از عشق ماندست

تمام آرزوها رفته بر باد

مهدی یعقوبی(هیچ)


شما ما را ز دین بیزار کردید

پر از خون کوچه و بازار کردید

چکاوک های خوشخوان را سحرگاه

که با بانگ اذان بر دار کردید

مهدی یعقوبی(هیچ)

از ابر تیره خاک مرده بارد

وطن دارد دگر جان می سپارد

از این توفان که بر ما ناگهان رفت

کسی لبخند را یادش ندارد

مهدی یعقوبی(هیچ)

سراسر عمر  در وحشت طپیدیم

از آیین شما جز خون ندیدیم

اگر جهل و جنون یعنی که مذهب

از هر چه دین و مذهب ما بریدیم

مهدی یعقوبی(هیچ)


چه خنجرها وطن در سینه دارد

دمی حتی که آرامش ندارد

دعا مردم کنند عمامه داران

به روی قبرتان آتش ببارد

مهدی یعقوبی(هیچ)