Monday, December 26, 2016

شرف یعنی که آزادی دگر هیچ



قدم در راه پر توفان نهادن
چو ققنوسان در آتشها که زادن
شرف یعنی که آزادی دگر هیچ
به ذلت هرگز هرگز تن ندادن


مهدی یعقوبی


















Tuesday, December 20, 2016

به هنگام سکوت شرزه شیران



به گنداب و لجن در ارتزاقند
پی یک استخوانی بر رواقند
به هنگام سکوت شرزه شیران
سگ بی شرف در واق واقند

مهدی یعقوبی


Thursday, December 15, 2016

برای قبر زینب کودکان را




یک عده قاتل و جانی جهانند
به پشت پرده های دین نهانند
برای قبر زینب کودکان را
به خاک و خون که ملاها نشانند


مهدی یعقوبی




Wednesday, December 14, 2016

چراغ ماه چشمانت شبانه



نسیمت می شود بر لب ترانه
پر و بالم دهد تا بیکرانه
به زیر سقف ایوان سکوتم
چراغ ماه چشمانت شبانه

Monday, December 12, 2016

جهان زیبایی اش بی انتها بود



اگر دلها سبکبال و رها بود
محبت بیدریغ آیین ما بود
اگر من دوستت دارم خدا بود
جهان زیبایی اش بی انتها بود

Friday, December 9, 2016

بدون آب و نان شاید شود زیست



مرا بی تو جهان تاب و توان نیست
تو گویی در تنم روح و روان نیست
بدون آب و نان شاید شود زیست
بدون عشق تو ای مهربان نیست

مهدی یعقوبی


Sunday, December 4, 2016

شب هر چه تیره و تاریک اما


زمستان گرچه دائم زمهریر است
به پشتش نوبهاری دلپذیر است
شب هر چه تیره و تاریک اما
به رفتن ای دل من ناگزیر است

مهدی یعقوبی


Saturday, December 3, 2016

به دنبال کسی هستم که او نیست



افقها را به چشمم رنگ و بو نیست
شرابی مستی آور در سبو نیست
به مثل مرغ سرگردان به پرواز
به دنبال کسی هستم که او نیست

مهدی یعقوبی


Friday, December 2, 2016

تویی دریایی از عطر گل سرخ




تو خورشیدی شب قیرینه من
طلوع ماه در آیینه من
تویی دریایی از عطر گل سرخ
نفس در هر نفس در سینه من

مهدی یعقوبی


Wednesday, November 30, 2016

به مرگ هرگز که من باور ندارم



به مرگ هرگز که من باور ندارم
به سوی بینهایت در گذارم
به شکل دیگر هستی پس از مرگ
رها از پیکرم ره می سپارم

مهدی یعقوبی


Tuesday, November 29, 2016

چرا گور عرب ها از طلایند



در ایران سفره ها خالی چرایند
چرا گور عرب ها از طلایند
چرا کفتارها عمامه بر سر
به مهد شیرهای آریایند

مهدی یعقوبی


Saturday, November 26, 2016

زنان فاحشه با چادر هستند




به منبر روز و شب در غر غر هستند
به جای مغز در سر آجر هستند
به پایتخت ملاها که در قم
زنان فاحشه با چادر هستند



مهدی یعقوبی

Thursday, November 3, 2016

چیستان



نماد مومنین روی زمین بود
به خدمت روز و شب در راه دین بود
لبش آیات قرآن مجید و - 
به دستانش ولیکن وازلین بود

مهدی یعقوبی


Wednesday, November 2, 2016

سر آغاز و سر انجام جهان عشق




زمین و آسمان تا بیکران عشق
سر آغاز و سر انجام جهان عشق

من و تو می رویم اما بماند
بهار بی خزان و جاودان عشق

مهدی یعقوبی

Tuesday, November 1, 2016

به جای دین اگر انسانیت بود




روان بر روی لبها خنده چون رود
رها از طبل جنگ و آتش و دود
جهان میشد گلی زیبا و خوشبو
به جای دین اگر انسانیت بود

مهدی یعقوبی


Friday, October 28, 2016

اگر عشقت که ایرانم نباشد




اگر عشقت که ایرانم نباشد
همان بهتر تن و جانم نباشد
بهاری بی خزان با تو که هرگز
دمی عالم زمستانم نباشد

مهدی یعقوبی





Sunday, October 23, 2016

خدا باشد نباشد زندگی هست


خدا باشد نباشد زندگی هست
مرا رویای گلها می کند مست
من آن رودم که از عشقی اثیری
به دریا با دل شیدا که پیوست

مهدی یعقوبی


در عالم در پی زیبایی هستم



محبت در دلم گل توی دستم
از عطری بینهایت مست مستم
به تندرها غزلخوانان پر افشان
در عالم در پی زیبایی هستم

مهدی یعقوبی


Friday, October 21, 2016

مذاهب منشا جهل و جنونند




مذاهب منشا جهل و جنونند 
غل و زنجیر و تزویر و فسونند
کتاب وحشت و آیات کشتار
به هر دم در پی حمام خونند

مهدی یعقوبی



Sunday, October 16, 2016

جهنم با خیالت در بهشتم



جهنم با خیالت در بهشتم
در آتشها شکوفا شد سرشتم
به قلبم زیر چتری از گل سرخ 
غزلخوانان من عشقت را نوشتم

مهدی یعقوبی


Saturday, October 15, 2016

به زیر ضربه شلاق یک مرد



تمام زندگی آکنده از درد
به زیر ضربه شلاق یک مرد
زنی آتش به خود زد در شب سرد
به زیر شعله هایش خنده می کرد

مهدی یعقوبی


Friday, October 14, 2016

برای آش نذری در محرم



چرا ما اینچنین خرد و حقیریم
به ملاهای بوگندو اسیریم
برای آش نذری در محرم
سر و جان داده با ذلت بمیریم


مهدی یعقوبی

Wednesday, October 12, 2016

منم گلبوته ای وحشی به کهسار




منم گلبوته ای وحشی به کهسار
از عشقی آتشین جانم که تبدار
به یادش تا سحرگاهان برقصم
به زیر طبل تندر در شب تار

مهدی یعقوبی


Tuesday, October 11, 2016

به منبر گرگها در شکل انسان




قدم در هر قدم مشتی دعاخوان
به منبر گرگها در شکل انسان
زمان گویی هزار و چارصد سال
عقب بر گشته در تاریخ ایران

مهدی یعقوبی



Monday, October 10, 2016

تو در آغوشمی باز هم دوباره



تو در آغوشمی باز هم دوباره
دلم آکنده از عطر بهاره
لبم بر روی لبهایت شبانگاه
به رویم می زند چشمک ستاره

مهدی یعقوبی


Saturday, October 8, 2016

تابستان 67



به لبخندی به دژخیمان « نه » گفتند
میان لجه ای از خون که خفتند
به زیر خاکشان کردند و اما
دوباره باز گلگون تر شکفتند

مهدی یعقوبی

تنم اینجا و روحم بال افشان



به قعر سینه ام آتشفشانهاست
در احساسم شکوه بیکرانهاست
تنم اینجا و روحم بال افشان
به دنبال کسی در کهکشانهاست

مهدی یعقوبی

Friday, October 7, 2016

عزاداری مبدل شد فش شوعزاداری مبدل شد فش شو



محرم میهنم ماه تلاش است
دوان امت به سمت دیگ آش است
عزاداری مبدل شد فش شو
سفر رو در شمال هر کس یواش است

مهدی یعقوبی

Sunday, October 2, 2016

خدا فرموده بر رهبر که کنسرت




بکش ، دزدی بکن مالت حلال است
به گردن های قاتلها مدال است
ولی ایران اسلامی که کنسرت
خدا فرموده بر رهبر محال است 

مهدی یعقوبی

Friday, September 30, 2016

راز



نمی داند کسی اسرار بودن
غیار از راز عالم را  زدودن
به پیش از مرگ همانجایی که بودی
پس از مرگت که خواهی پر گشودن

مهدی یعقوبی


Thursday, September 29, 2016

لبت طعم شراب سرخ گیلاس



نگاهت می دهد عطر گل یاس
لبت طعم شراب سرخ گیلاس
کنارت گرمی سوزان خورشید
به قلبم میکنم هر دم که احساس

مهدی یعقوبی


Wednesday, September 28, 2016

به رویایت که شاعر می شوم من



تو گویی گاه ساحر می شوم من
به یک پروانه ظاهر می شوم من
به شبها زیر چتر ماه ناگاه 
به رویایت که شاعر می شوم من

مهدی یعقوبی


Sunday, September 25, 2016

کتابی شد مقدس ترسناک است




کتابی شد مقدس ترسناک است
به مذهب کور و کر بودن ملاک است
اگر یک دم کنی حتی که تردید
سرت از تن جدا بر روی خاک است

مهدی یعقوبی


Thursday, September 22, 2016

دوبیتی عاشقانه



میان دشت های بی کرانه
به دستت یک سبد شعر و ترانه
به لبخندی نگاهم کردی آنگاه
دوبیتی های من شد عاشقانه

مهدی یعقوبی


Tuesday, September 20, 2016

بر آنم تا کنم میخانه ای باز




پرستوها افق در حال پرواز
به بام خانه باران می زند ساز
اگر بر گردم ایرانم به روزی
بر آنم تا کنم میخانه ای باز

مهدی یعقوبی


Monday, September 19, 2016

یکی بیژن یکی چی چی امامو



یکی بیژن یکی چی چی امامو
یکی هم قل قلی و سام و لامو
یکی کشک و گزو و عین و غینو
 همه در خدمت حفظ نظامو

مهدی یعقوبی


بهشت آنجا که تو باشی کنارم



بهشت آنجا که تو باشی کنارم
به روی شانه هایت سر گذارم
دو چشمت را به چشمانم بدوزی
به اوج آسمانها پر در آرم

مهدی یعقوبی


Sunday, September 18, 2016

تو بر گردی اگر



سرش را زیر بالش می گذارد
در آغوشش به رویا می فشارد
تو برگردی اگر ، می خواند آرام :
درخت سیب سرخم گل در آرد

مهدی یعقوبی


بیت رهبر



هر آنجایی فساد و رشوه بر پاست
سخن از اختلاس و جنگ و دعواست
به هر جایی که قتل و کشت و کشتار
اثر از بیت رهبر روی آنجاست

Saturday, September 17, 2016

خانه مجانی تا بطری تحتانی




در ایران خانه ی مجانی ما
بدل شد بطری تحتانی اما
به قربان عبا و شال سبزت
تو باز هم معجزه کردی اماما

مهدی یعقوبی



Friday, September 16, 2016

در ایران ارزش انسان به ریش است



در ایران ارزش انسان به ریش است
به داغ روی پیشانی به نیش است
هر آنکس قاتل و دزد و قرمساق
مقام و مال و ایمانش که بیش  است

مهدی یعقوبی

Thursday, September 15, 2016

کلام عشق



به گوشت زمزمه آغاز کردن
کلام عشق را ابراز کردن
به دندان دکمه پیراهنت را
به لبخند لطیفت باز کردن

مهدی یعقوبی


Wednesday, September 14, 2016

به پیشانی که جای مهر اما



چفیه دور گردن می گذارند
به روی گرده مردم سوارند
به پیشانی که جای مهر اما
شرف اندازه یک جو ندارند

مهدی یعقوبی


Tuesday, September 13, 2016

سحرگاهان که دریا موج در موج



سحرگاهان که دریا موج در موج
کبوترهای زیبا فوج در فوج 
مرا بر روی پرها می نشانند
به دشت آسمانها اوج در اوج

مهدی یعقوبی


Monday, September 12, 2016

کدام اسلام رحمانی چه دینی



تو شمشیری که بر فرق زمینی
سراسر وحشت و مرگ آفرینی
قدم در هر قدم حمامی از خون
کدام اسلام رحمانی چه دینی

مهدی یعقوبی