افقها سرد و دیگر هیچ هیچ هیچ
هزاران درد و دیگر هیچ هیچ هیچ
هجوم بیکسی آرامش مرگ
خزان زرد و دیگر هیچ هیچ هیچ
مهدی یعقوبی ( هیچ )
تا فکر شما که در غل و زنجیر است - آزادی دست و پایتان تزویر است - برخیز و غبار روح خود را بتکان - اندیشه نو شدن همان تغییر است