Thursday, August 7, 2025

چه زودِ زودِ زودِ زود رفتم

 

سبک بر آسمان چون دود رفتم

سفر ناگاه و بی بدرود رفتم

جهان خواب و خیالی در نگاهم

چه زودِ زودِ زودِ زود رفتم

مهدی یعقوبی(هیچ)


تصویر از پشت پنجره خانه ام

دلم آزرده و غمگینه ای دوست
به جانم محنتی سنگینه ای دوست
مصیبت در مصیبت هر شب و روز
هوا سرد و زمین چرکینه ای دوست
مهدی یعقوبی(هیچ)

به میدان شرزه شیران در نبردند

 


به میدان شرزه شیران در نبردند

وطن را بی وطن ها قبضه کردند

از این میدان که تا مرگ شریران

قسم خوردند شیران بر نگردند

مهدی یعقوبی(هیچ)


هیولایی که نامش دین در ایران

به زیر پرده های خدعه پنهان

قدم در هر قدم قتل و جنایت

خدایش خون که میخواهد به هر آن

مهدی یعقوبی(هیچ)