تورویا ی بهاری در طنینم
چرا غ ما ه شبها بر زمینم
نگاهم کن که تا برآسمانها
کبوتر د رجهان خودراببینم
9 hours ago
صد داستان کوتاه از مهدی یعقوبی
بخش های وبلاگ
-
حضور ماموران موساد در محل انفجار برای اطمینان از کشته شدن منصور عسکری - ماجرای حضور ماموران موساد در محل انفجار برای اطمینان از کشته شدن منصور عسکری به گزارش فارس، دختر شهید منصور عسگری از شهدای هستهای که در نخستین روز حم...
-
-
آخرین کشفیات مملکت اسلامی - در شمال زیارتگاهی (زگیل اناره) در مسیر تالش هست که مردمش اعتقاد دارن از خاک امامزاده بزنی رو زگیل از بین میبره
3 days ago -
این چه دینیست که خصم غزل و موسیقی ست مهدی یعقوبی (هیچ) - *میروم تا که در میکده را باز کنم* *نغمه ای در دل خاموشی شب ساز کنم* *شهر دلمرده و ماتم زده ام را لبریز* *از شراب و غزل حافظ شیراز کنم* *مست و مستانه...
1 week ago -
داستان واقعی از زندگی من - مهدی یعقوبی(هیچ) - سال 1361، تنها یک ماه به آزادی ام مانده بود و بازجوها هیچ اطلاعاتی ازم نداشتند که ناگاه در نیمه های شب در آهنی سلول با صدای زنگداری باز شد و مسئول تش...
1 month ago -
-
-
ترانه ناممکنا ممکن میشن با عشق - مهدی یعقوبی - *وقتی کنار من که رویاته * *دنیا به رنگ چشم دریاته* *تو این شبای وحشت و کابوس* *آرامشم لبخند زیباته* *حس می کنم از دورها دستت* *اینجا لب ایوون تو د...
4 years ago -
لمس روح - صبح که از خواب بر خاستم عطر سکرآور موهای لطیفش روی رختخوابم پیچیده و نجواهای عاشقانه اش در هوایم موج میزد . و رد لبخندهای مرموز و سایه های روحش بر دی...
10 years ago -
پست‌های پرطرفدار در این هفته
-
من از هر نوع غل و زنجیر و دیوار پذیرفتن که دینی را به اجبار به هر چیزی که انسان را کند خوار که بیزارم که بیزارم که بیزار مهدی یعقوبی -
به پایان ناگهان آغاز گشتم پُر از بال و پر پرواز گشتم به هرم زندگی بر قله ای سبز به شکل ارغوانی باز گشتم مهدی یعقوبی(هیچ) -
من از آیینتان جز خون ندیدم خدا و دین تان جز خون ندیدم به روی سفره رنگین تان تا سر بالین تان جز خون ندیدم مهدی یعقوبی(هیچ) به قعر شب صدای پ... -
خیالش باغی از آیینه ها بود در آبی های بی پایان رها بود کسی از همگنان میداندآیا؟ چرا سهراب آخر بی خدا بود مهدی یعقوبی(هیچ) مذهب شوخی سنگین... -
بیا برخیز از خواب قرونت ازین شب های تار و تیره گونت قفس را بشکن و غران رها کن که از زنجیر شیران درونت مهدی یعقوبی(هیچ) -
اگر انبوه حوری های زیبا وگر غلمان نمی دادی خدایا کسی در راه دینت جان نمی باخت نه داعش بود و نه آخوند و ملا مهدی یعقوبی ... -
به دنبال سراب هر سو دویدیم از این دوزخ به آن دوزخ رسیدیم تو رفتی در شبی تاریک و ابری و ما خورشید را دیگر ندیدیم مهدی یعقوبی(هیچ) -
به رویاها خودم را می سپارم به روی شانه ات سر میگذارم هوای خانه از عطرت که لبریز تو را من بی نهایت دوست دارم مهدی یعقوبی(هیچ) شقایق دامن صح... -
سراسر زرد برگان رزان است دمادم باد در باران وزان است درختان نیمه عریان رنگ آمیز صدای خش خش پای خزان است مهدی یعقوبی(هیچ) -
سخن با ماه شب هنگام گفتن به سرمای زمستان ها نخفتن به زیر برف در اوج دماوند به لبخندی غزلخوانان شکفتن مهدی یعقوبی(هیج)
دوبیتی جیست- مهدی یعقوبی
